Web Analytics Made Easy - Statcounter

مرد 43 ساله ای که متهم است پسرخاله اش را با یک نقشه شوم به قتل رسانده در اعترافاتی تکان دهنده راز این جنایت هولناک را فاش کرد. آفتاب‌‌نیوز : متهم این پرونده جنایی که با صدور دستورات ویژه قضایی و ردیابی های اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در یکی از روستاهای نوار مرزی ارومیه دستگیر شده است، روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد لب به اعتراف گشود و راز جنایتی تکان دهنده را برملا کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که در پاسخ به سوالات فنی و تخصصی قاضی «کاظم میرزایی» دچار تناقض گویی شده بود وقتی لحظه ای چشم به مقام قضایی دوخت و فهمید که داستانسرایی دیگر فایده ای ندارد، سرش رامیان دستانش گرفت و این گونه به تشریح ماجرا پرداخت.

به خاطر این که در مغازه خودم کار می کردم کمتر برای صرف ناهار به منزلم می رفتم. در این میان تقریبا از اواخر سال 94 پسر خاله ام روابط نزدیکی با من پیدا کرده بود و گاهی برای راه اندازی یک مغازه از من نظر مشورتی می گرفت. گاهی زنگ می زد که با من کار دارد و به من می گفت: در مغازه بمان تا من بیایم! ولی مرا سرکار می گذاشت و نمی آمد. تا این که آرام آرام به رفتارهای او مشکوک شدم. روزی دیگر با همین شگرد از من خواست در مغازه بمانم ولی وقتی با او تماس گرفتم که چرا نیامدی؟ گفت: مسافر دربستی گیرم آمد، نتوانستم نزد تو بیایم! وقتی گوشی را قطع کردم به منزلم زنگ زدم دختر کوچکم که حدود 4 ساله بود گفت: بابا «ج» اینجاست! نمی دانستم چه کنم! بلافاصله سوار بر خودرو به طرف منزلم رفتم اما در بین راه به خاطر این که افکارم مغشوش بود تصادف کردم و دیگر به سمت خانه نرفتم اما این ماجراها در حالی افکارم را آزار می داد که رفتارهای همسرم نیز به کلی تغییر کرده بود و با هر بهانه ای جر و بحث راه می انداخت.همان شب هم وقتی همسرم را غرق در تلفن همراهش دیدم، انگار خوره ای به جانم افتاد به سمت او که رفتم دست و پایش را گم کرد و بلافاصله گوشی را خاموش کرد گوشی را از دستش گرفتم و گفتم رمز آن را بگو! ابتدا مقاومت کرد اما وقتی تشری زدم که صدایم در خانه پیچید دیگر رمز آن را داد.

داخل اتاق رفتم و همه پیامک هایش را بررسی کردم در این میان «الهه جون » توجهم را جلب کرد هرچه بیشتر پیامک هایی را که با شماره تلفن «الهه جون، آمده بود، جست وجو می کردم بدگمانی هایم بیشتر می شد چرا که این قول و قرارها نمی توانست مربوط به یک زن یا دختر باشد. عصبانی نزد همسرم بازگشته و فریاد زدم همه چیز را فهمیدم فقط بگو «الهه جون» کیست! او هم در نهایت وقتی خشم مرا دید همه چیز را لو داد و مدعی شد که از کارش پشیمان است. او گفت: «ج» (پسرخاله ام) او را اغفال کرده و هنگامی که من در خانه نبودم وارد منزلم شده است و ...

شنیدن این حرف ها برایم خیلی سخت بود اما همسرم را بخشیدم تا این که چند روز بعد تعدادی میهمان از شمال آمدند و من برای آن که هنگام مصرف مواد مخدر راحت باشند آن ها را به منزل مادرم بردم چرا که آن جا خالی بود.

وقتی میهمان ها رفتند من نقشه ای کشیدم تا «ج» را به قتل برسانم. او را با توسل به حیله و نیرنگ به منزل مادرم کشاندم از قبل مقداری سیانور داخل سرنگ ریخته بودم، در چهارگوشه تخت خواب طناب هایی را آماده کرده و چاقو و شوکر نیز زیر تخت گذاشته بودم. وقتی پسرخاله ام رسید از او خواستم تا کمی مرا مشت و مال بدهد در همین هنگام دستم را زیر تخت بردم و چاقو را بیرون کشیدم او ترسیده بود که با طناب دست و پاهایش را بستم و با شوکر شکنجه اش کردم تا ماجرای رفت و آمد به منزلم را تعریف کند او هم که دیگر چاره ای نداشت همه حقیقت را گفت، طناب را دور گردنش پیچیدم و سرنگ حاوی سیانور را هم به او تزریق کردم. طناب را آن قدر محکم کشیدم که دیگر بی حرکت شد.

پس از آن مدتی را در خیابان و بی هدف دور زدم! نمی دانستم چه کنم! به منزلم رفتم و استحمام کردم، همسرم به من مشکوک شده بود و مدام سوال می پرسید. بعد از آن تصمیم گرفتم جسد او را داخل چاه فاضلاب بیندازم! مقداری سیمان ، شن ، آهک و ... خریدم و پتکی هم با خودم برداشتم وقتی به خانه مادرم رسیدم جسد خشک شده بود. طناب ها را باز کردم و چادری را دور جسد پسرخاله ام پیچاندم. سپس پیکر بی جان او را با تخریب دهانه، داخل چاه انداختم. می‌دانستم دستگیر می شوم، خیلی ترسیده بودم همه آثار را از بین بردم، انگشترش را زیر لامپ رقص نور منزل مخفی کردم، سوئیچ خودرواش را هم خرد کردم و درون سطل زباله انداختم.

تا این که ظهر روز بعد وقتی درحال صرف ناهار بودم ناگهان خاله ام تماس گرفت فهمیدم دنبال «ج» هستند ولی گفتم اطلاعی ندارم تا این که کار به تهدید کشید که به پلیس گزارش می دهند. وقتی این جمله را شنیدم هراسان لوازم شخصی ام را جمع کردم و به همسرم گفتم هرچه پول در خانه داریم به من بدهد آن جا بود که به زنم گفتم، «ج» را کشته و جسدش را داخل چاه فاضلاب خانه مادرم انداخته ام! او به گریه افتاد، حالش بد شد و من هم از خانه بی هدف بیرون زدم. ابتدا به پلیس راه رفتم و به سوی شمال حرکت کردم 2 شب را در خانه یکی از دوستانم بودم به او گفتم با همسرم اختلاف دارم! قصد داشتم از ایران خارج شوم ولی از شمال نمی توانستم بروم این بود که به سوی زابل رفتم ولی زمانی که در یکی از روستاهای مرزی بودم پشیمان شدم و تصمیم گرفتم از طریق مرزهای غربی به عراق فرار کنم که باز هم نتوانستم و با ناامیدی تمام به سوی ارومیه رفتم تا از طریق مرزهای ترکیه بگریزم که آن جا هم دستگیر شدم.

در پی اعترافات صریح متهم این پرونده جنایی، قاضی میرزایی با صدور قرار بازداشت موقت، وی را برای کشف زوایای پنهان دیگر پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی گذاشت تا بررسی های بیشتری در این باره صورت گیرد.

ششم خرداد گذشته، زن 38 ساله ای با مراجعه به نیروهای انتظامی راز یک جنایت را فاش کرد و گفت: همسرم که هم اکنون متواری است پسرخاله اش را کشته و جسد او را درون چاه فاضلاب منزل مادرش در خیابان حر عاملی انداخته است. در پی این گزارش و کشف جسد، بلافاصله قاضی «کاظم میرزایی» دستور دستگیری متهم فراری را صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و متهم را دستگیر کردند.

منبع: خراسان

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۶۱۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعلام وضعیت انسانی اضطراری در سودان / مردم از گرسنگی علف می خورند/ گزارش های تکان دهنده از تعرض جنسی به آوارگان

به گزارش جماران،  سازمان ملل می گوید که بحران گرسنگی سودان ویران شده از جنگ را فرا گرفته و  مردم در دارفور «علف و پوسته بادام زمینی» می خورند تا شاید زنده بمانند. به گزارش سی ان ان، مدیر منطقه ای آفریقای شرقی برنامه جهانی غذا (WFP) روز جمعه  در گزارشی درباره وضعیت عمومی در سودان گفت که مردم مجبور به مصرف "علف و پوسته بادام زمینی" شده اند. مایکل دانفورد افزود: «اگر کمک‌ها به زودی به آنها نرسد، ما در خطر گرسنگی و مرگ گسترده در دارفور و سایر مناطق تحت تأثیر درگیری در سودان هستیم.»

سودان از آوریل 2023، زمانی که درگیری بین ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع شبه نظامی (RSF) در گرفت، درگیر جنگ داخلی بوده است. این ناآرامی ها به سرعت به یک درگیری وحشیانه تبدیل شد که با گزارش‌های خشونت جنسی و نسل‌کشی و تلفات غیرنظامی انعکاس پیدا کرده و باعث مهاجرت پناهندگان شد.

به گفته این سازمان بشردوستانه، روز پنجشنبه، دو راننده کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC) توسط افراد مسلح در دارفور جنوبی در حمله ای کشته شدند. در جریان این حمله سه کارمند دیگر زخمی شده اند. این سازمان گفت که تیم صلیب سرخ در مسیر اجرای پروژه «ارزیابی بحران در میان جوامع متاثر از خشونت مسلحانه » در منطقه مورد حمله قرار گرفت.

آخرین افزایش خشونت ها در حالی رخ می دهد که نیروهای RSF، پایتخت دارفور شمالی، الفاشر را محاصره کرده اند. توبی هیوارد معاون هماهنگ کننده امور بشردوستانه سازمان ملل در سودان روز پنجشنبه گفت که در شهر و محلات اطراف آن، کشتارهای خودسرانه، سوختن کل روستاها به شکل سیستماتیک و بمباران هوایی صورت گرفته است.

هیوارد افزود که الفاشر تنها شهر دارفور است که توسط نیروهای RSF تصرف نشده است و میزبان هزاران نفر از مردمی است که به دلیل جنگ آواره شده اند. به گفته آژانس کودکان سازمان ملل (یونیسف) حداقل 500000 نفر از پناهجویان به دلیل خشونت در سایر نقاط سودان آواره شده اند.

دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) گزارش داد که بیش از 36000 نفر در هفته های اخیر مجبور به ترک خانه های خود در الفاشر شده اند.کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف روز پنجشنبه گفت از زمان تشدید درگیری‌ها در شهر و اطراف آن حداقل 43 نفر کشته شده‌اند. راسل توضیح داد: «حمله‌های اخیر به بیش از ده‌ها روستا در غرب الفشر منجر به گزارش‌های وحشتناک خشونت، از جمله خشونت جنسی، زخمی شدن و کشته شدن کودکان، آتش‌سوزی خانه‌ها و تخریب زیرساخت‌ها و تجهیزات حیاتی غیرنظامیان شده است.»

در همین حال، تحویل کمک‌های غذایی در دارفور «به دلیل جنگ و موانع بی‌پایان بوروکراتیک متناوب بوده است» و طبق برنامه جهانی غذا، حداقل 1.7 میلیون نفر در این منطقه سطوح اضطراری گرسنگی را تجربه می‌کنند.

WFP  در گزارشی افزود: «آخرین تشدید خشونت در اطراف الفاشر، کاروان های کمک رسانی را که از گذرگاه مرزی تین چاد می آمدند، متوقف کرد،  یک کریدور بشردوستانه اخیراً افتتاح شده که از پایتخت دارفور شمالی می گذرد.» براساس این گزارش ، محدودیت های اعمال شده توسط مقامات در شهر ساحلی «پورت سودان» مانع از ارسال کمک و  انتقال کمک ها از طریق آدره، شهری در همسایگی چاد،  شده است. بیش از 8.7 میلیون نفر از جمله 4.6 میلیون کودک در اثر جنگ در سودان آواره شده اند و 24.8 میلیون نفر به کمک نیاز دارند.

 

دیگر خبرها

  • ببینید | ادعای تکان‌دهنده میرسلیم درباره ترفند افراد صادق خلخالی برای ریختن داخل خانه‌ها؛ پرت کردن مواد مخدر!
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش | حمله قاتل با اسید به پلیس
  • اعترافات تکان‌دهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها / ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعلام وضعیت انسانی اضطراری در سودان / مردم از گرسنگی علف می خورند/ گزارش های تکان دهنده از تعرض جنسی به آوارگان
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل
  • (ویدئو) لحظه تکان‌دهنده خودکشی یک زن در سالن تیراندازی
  • ببینید | لحظه تکان‌دهنده خودکشی یک زن در سالن تیراندازی / حاوی تصاویر ناراحت‌کننده
  • فیلم| ویدیوی تکان دهنده از صحبت‌های کودک فلسطینی که تمام اعضای خانواده‌اش به شهادت رسیدند